ما آدمها هم دنیای عجیبی داریم . توی ترانه هامون از عشق میخونیم ولی توی رابطه هامون صادق نیستیم . 

ما آدمها می ترسیم از گفتن احساسات واقعیمون . از گفتن نیاز هامون . بخاطر همین هم توی رابطه ها تبدیل

به بازیگری شدیم که براحتی میتونه نقش های مختلف رو بازی کنه . 

یکی از تنهایی فرار میکنه ، تو رابطه نقش یه آدم مظلوم و زخم خورده رو بازی میکنه تا ولش نکنن . 

یکی نیاز جنسی داره ، نقش یه دوست روشنفکر رو بازی میکنه که انگشت ملامت بسمتش نگیرن . 

یکی به پول ،مقام ، دانش تو نیاز داره ، نقش یه عاشق رو بازی میکنه تا تو اونا رو ازش دریغ نکنی !

باور کنین زندگی انقدرا هم شوی جالبی نیست که بابتش نقش های خودمون رو کنار بزاریم و نقش هایی که

اصلا به ما ارتباطی ندارن رو بازی کنیم . پس کی خودمون باشیم  ؟؟؟

و این قسمتش رو برای خواننده های خانم و خودم مینوسیم :

آهای دختر خانم! بقول دوستان ، زیباییی تو توی دست نیافتنی بودنته ... تا آدمتو نشناختی خودتو ، احساستو

خنده هاتو ، حراج نکن . چون یه لحظه ی مزخرفی هست ، که متوجه میشی تموم لحظه هایی که با تمام 

وجود فکر میکردی واقعین ، رنگ میبازن و یهو جلو چشات فرو میریزن . من یه دخترم و اینو خیلی خوب میدونم