- جودی آبوت
- شنبه ۲۰ خرداد ۹۶
- ۰۱:۵۴
- ۹ نظر
پدرم بی شک یکی از دوست داشتنی ترین های منه . امروز سر یه موضوعی باهم بحث کردیم
و من یکم خیره سری کردم . حرف هام منطقی بود ولی بابا کوتاه نمیومد . ازونجایی که بابام یکم
کینه شتریه ، فکر کردم شاید این قهر کوچولو دامنه پیدا کنه . امروز رفته بودم افطار خونه ی آنام
که بابا اومد دنبالم ، باهم رفتیم پارک ، بعدش برام از همون بستنیایی که خیلی دوس دارم خرید.
بعدشم عادی حرف زدیم .
امیدورام اخلاقم یکم لطیف تر بشه :)