- جودی آبوت
- پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۹۶
- ۰۰:۲۳
- ۱ نظر
الان دقیقا شدم بیست ساله . و من چقدر عاشق بیست ساله شدنم بودم . خیلی دوست
داشتم این روز برسه و ببینم چه شکلی شدم :) امروز کلاس زبان داشتم . قرار بود کوئیــــز
بگیرم و چند صفحه ای هم کار کنیم . ولی رفتم دیدم بچه ها تدارکاتی برای تولد بنده دیدن
که من در پوست خودم نگنجیدم ! البته جالبش اینجاست که تولد من و یکی از زبان آموز ها
دقیقا تو یه روزه و این باعث شد شور و هیجان بیشتری به این بیست سالگی اضافه بشه
حداقل چند ساعتی از تنش همون کار لعنتی اومدم بیرون و از زندگیم لذت بردم . اینم از مـا
که پشت دوربینیم و داریم این عکس رو برای شما میگیریم :)
اینجا هم که آرزو کردیم و شمع فوت کردیم